اورونوف نیم فصل از پرسپولیس جدا می شود؟
هافبک تهاجمی ملی پوش ازبکستانی تیم پرسپولیس همچنان از یک تیم قطری پیشنهاد دارد و ظاهرا می خواهد از این تیم جدا شود.
زهرا تجریشی گفت: خطبه ها و روایات فراوانی که از حضرت فاطمه نقل شده است، همگی نشان دهنده آگاهی و دانش ژرف آن بانوی بی همتا است.
علم انسان ها با علم ملائک متفاوت است. انسان ها هم خودشان می توانند به درجه عالمی برسند و هم می توانند این علم را به دیگران بیاموزند و حضرت زهرا(س) در مرحله خلیفه اللهی است و قطعاً از این علم بسیار بهره مند بودند، کلاس های درس و تدریس های ایشان غالباً آن چیزی که به ذهن ما متبادر می شود مانند کلاس و مدرسه نبوده است و ایشان و دیگر ائمه معصومین علم اکتسابی نیست، بلکه علم لدنی است.
بر همین اساس، به مناسبت بیستم جمادی الثانی و ولادت باسعادت حضرت زهرا(س) درخصوص جایگاه علمی حضرت فاطمه زهرا(س) با زهرا تجریشی، مشاور رئیس دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) در امور خانواده، گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانیم:
سه ویژگی یا سه اصل منحصر و متمایزی که در انسان وجود دارد و در بقیه کائنات و موجودات دیگر به این شکل یافت نمی شود، عقل، علم و عشق است. این سه ویژگی در سراسر نظام مادی تنها در وجود انسان یافت می شود و در بقیه پدیده های ماورای طبیعت و حتی ملائکه الله این سه ویژگی اگر هم وجود دارد به صورت ناقص است. این سه اصل در کنار هم در قدسیان و ملائکه الله نیست. به عنوان مثال، ملائکه الله علم و عقل دارند اما هرگز طعم عشق را نچشیدند و در واقع سوز و گداز عاشقانه و فصل و وصل مهربانانه را هیچ وقت تجربه نکردند.
وقتی انسان به پرورش این سه خصلت در وجود خود بپردازد و بتواند هر سه ویژگی عقل، علم و عشق را به تمامی در وجود خودش متبلور کند، آن وقت به کمال نهایی می رسد و نمونه اعلای انسانی می شود. خداوند در آیه 32 سوره "بقره" که بحث از خلیفه اللهی است، می فرماید: «وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَی ٱلۡمَلَـٰٓئِکَةِ فَقَالَ أَنۢبـُٔونِی بأَسۡمَآءِ هَـٰٓؤُلَآءِ إِن کُنتُمۡ صَٰدقِینَ»؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادق هستید." اما این ها همه در وجود انسان، به صورت بالقوه وجود دارد و به فعل شدن این ویژگی ها در عده ای بروز و ظهور پیدا کرد و خلیفة الله و در واقع جانشینان خدا در روی زمین شدند و هر آنچه که خداوند در وجودش داشت در آنها متبلور شد.
مهم ترین ویژگی در بین سه ویژگی علم، عقل و عشق، همان علم است، چرا که در واقع علم و معرفت و شناخت پایه و اساس موارد دیگر است و به خاطر همین مشاهده می کنیم که وقتی فرشتگان اعتراض کردند که خدایا این چه موجودی است که تو آفریدی؟ ما تو را تقدیس و دائماً تو را بندگی می کنیم و می پرستیم، خداوند به ملائک فرمود: "من چیزی می دانم که شما نمی دانید."
علم انسان ها با علم ملائک متفاوت است انسان ها هم خودشان می توانند به درجه عالمی برسند و هم می توانند این علم را به دیگران بیاموزند، خداوند در قرآن می فرماید: "ای آدم آنها را از اسامی و اسرار این موجودات آگاه کن، یعنی آدم برای ملائکه معلم باش و به آنها یاد بده. شما وقتی که در قرآن تحقیق می کنید، درمی یابید این مقام علمی انسان باعث شد به خیلی از درجات برسد". به عنوان مثال، ما در آیه ای داریم که علم عامل کرامت انسانی است و اولین موجودیت ذاتی انسان چیزی جز مقام علم نیست و انسان موجودی است که به تمام معنا ظرفیت و گنجایش متعلم بودن به علم الهی و آگاه بودن به حقایق و رازهای خلقت را دارد. به خاطر همین خداوند متعال چنین کرامتی را در ذات انسان قرار داده است و راز تفاوت علم او با سایر مخلوقات این است که انسان ها بعد از اینکه مفتخر به کرامت علم می شوند این توانمندی را دارند که علم خود را در سطحی ممتاز و عالی به دیگران انتقال دهند و به عبارتی هم متعلم و هم معلم باشند، یعنی هم خود علم را فرا می گیرند و هم به دیگران می آموزند و همین ویژگی ممتاز انسان بود که سبب کرنش آسمان و زمین و سجده فرشتگان و تعظیم و تکریم آنها به مقام علم آدم شد.
در قرآن آیات زیادی در مورد علم وجود دارد و خداوند سبحان برتری گروهی را بر دیگران نشان می دهد و آن تصور اشتباه که بین انسان ها باید مساوات وجود داشته باشد، به واسطه علم رد می شود و می گوید: "آنهایی که می دانند با کسانی که نمی دانند یک مدل نیستند و با هم تفاوت دارند."
حضرت زهرا(س) که خودشان در یک مرحله خلیفه اللهی هستند، قطعاً از این علم بسیار بهره مند بودند، کلاس های درس و تدریس های ایشان غالباً آن چیزی که به ذهن ما متبادر می شود مانند کلاس و مدرسه نبوده است و علم حضرت زهرا(س) و دیگر ائمه معصومین علم اکتسابی نیست و بلکه علم لدنی محسوب می شود و این علم با عنایت و اذن خداوند در وجود آنان معلوم و واضح می شد و در واقع این خلفای الهی و معلمان بشریت اگر کسی را در بندگی مستعد می یافتند قطره ای از آن علوم را به وی می چشاندند تا حقایقی را درک و چیزهایی را مشاهده کند. اگر بخواهیم نمای کوچکی از آن کلاس های درس را بازگو کنیم در واقع نحوه سوال پرسیدن ها و شنیدن ها بوده است که از آنان سوال می پرسیدند و جواب هایی را پیدا می کردند. البته ما نمونه های زیادی در تاریخ داریم. به عنوان مثال در سوره "کهف" آمده است که حضرت خضر با حضرت موسی سوال و جواب می کردند.
بزرگترین شاگردان حضرت زهرا (س) بزرگترین شاگردان ایشان حسنین(ع) بودند. امام حسن (ع)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) و ام کلثوم فرزندان این بانوی بزرگوار بودند. اما ما در تاریخ غیر از آنان نیز داریم، سلمان کسی بود که از کلاس های درسی حضرت زهرا(س) بهره می برد و سوال هایی می پرسید و جواب می گرفت.
حضرت زهرا(س) نه فقط در آغاز با علم لدنی از مسائل آگاه بودند، بلکه در طول حیات خود ملائکه با ایشان سخن می گفتند و از مسائل آینده ایشان را آگاه می کردند و به همین دلیل "محدثه" لقب گرفت. فرشتگان از آسمان بر حضرت نازل می شدند و مانند مریم دختر عمران که فرشتگان با او صحبت می کردند با حضرت زهرا(س) نیز سخن می گفتند، از امام صادق(ع) نقل شده است که شبی حضرت زهرا(س) با فرشتگان هم کلام شد و پرسید: «زنی که بر همه زنان عالم برتری دارد، مریم دختر عمران است؟»، فرشتگان جواب دادند: «خیر»، مریم فقط سیده عالم زمان خودش بوده است، اما خدای متعال تو را اولین و آخرین بانو جهان قرار داده است. یعنی در واقع تو بانوی بانوان جهان هستی.
حضرت زهرا(س) پنج خطبه معروف دارد. اولین خطبه حضرت سخنرانی بعد از غصب خلافت و غصب فدک بود. در ابتدای این خطبه از ضرورت شکر و سپاس صحبت و سپس لزوم خداشناسی و فلسفه بعثت پیامبر اکرم(ص) توضیح داده می شود. از فواید و ره آوردهای بعثت پیامبر اکرم(ص)، سخن به میان می آید. همچنین در مورد ویژگی های قرآن و اهل بیت، فلسفه فروع، امامت مطرح می شود و مردم را در عصر جاهلیت معرفی می کند. ویژگی ها و نقش امام علی(ع) در راه پیشرفت اسلام و در آخر هم علل سیر ارتجاعی و عقبگرد مردم را در این مورد می فرماید و اینکه چرا مردم از قرآن روی برمی گردانند که بسیار خطبه معروفی است.
وی در ادامه افزود: خطبه دوم حضرت زهرا(س) سخنرانی در جمع زنان مهاجر و انصار است که نکات بسیار مهم و اساسی در آن وجود دارد. از علل مظلومیت حضرت علی(ع) صحبت می شود و از اینکه مردم سیر ارتجاعی و عقب گرد را ایجاد می کنند. از انحراف مهاجرین و انصار سخن می گوید و نسبت به آینده خونین و فتنه های خطرناکی که در پیش است، هشدار می دهد.
خطبه سوم، خطبه ای است که وقتی کودتاگران تصمیم گرفتند به خانه ولایت هجوم ببرند، حضرت(س) در خطبه مختصری می فرمایند: "من ملتی مثل شما نمی شناسم که این گونه عهدشکن و بد برخورد باشند جنازه رسول خدا را بر روی دست گذاشته و رها کردید، عهد و پیمان ها را بریدید و فراموش نمودید، ولایت و رهبری امام علی(ع) و ما اهل بیت را انکار کردید و حق مسلم ما را باز نگردانید، گویا از آنچه رسول خدا(ص) در روز غدیر فرمودند آگاهی ندارید. سوگند به خدا که رسول گرامی اسلام در آن روز ولایت و رهبری علی (ع) را مطرح کرد و از مردم بیعت گرفت تا امید شما فرصت طلبان را قطع کند اما شما رشته هایی پیوند معنوی میان خودتان و ایشان را گسیختید؛ این را بدانید که خداوند در دنیا و آخرت بین ما و شما داوری خواهد کرد."
خطبه چهارم در نکوهش پیمانشکنان و مردمان بی تفاوت و ساکت ایراد شده و خطبه پنجم حضرت در مقابل مهاجمان بیت وحی ایراد شد که در آنجا فرمودند: "أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ! مَا ذَا تَقُولُونَ؟ وَ أَیَّ شَیْءٍ تُرِیدُونَ ...؛ شما ای گمراهان و دروغگویان چه می گویید و چه می خواهید ای عمر، از خدا پروا نداری که داخل خانه من می شوی." این خطبه ها و روایات فراوانی که از حضرت نقل شده است، همگی نشان دهنده آگاهی و دانش ژرف آن بانوی بی همتا است.
زمانی که این بزرگواران را خلیفه الله می دانیم با پیروی از سبک و سیره زندگی آنان قطعا به درجه خلیفه اللهی بیشتر نزدیک می شویم و این روزها در واقع بهترین روزهایی است که ما بتوانیم با ائمه اطهار بیشتر آشنا شویم. ما باید با نوع زندگی حضرت زهرا(س)، از تمام جنبه ها از جمله شوهرداری، فرزندپروری، پدرداری، حضور در اجتماع، علم ایشان، عشق به فرزندان و هم کیشان و ارتباط با انسان های دیگر، سنخیت پیدا کنیم.
انتهای پیام
{{name}}
{{content}}